سایت خبری تحلیلی اندیشه ها:
در تاریخ کره چنین می خوانیم: در سال ۹۱۸ میلادی بار دیگر فرمانروایی به نام وانگ جعون توانست حکومت واحدی را در شبه جزیره کره تشکیل دهد و نامش را گوریو گذاشت. اما این حکومت نیز چندی بعد همچنان تحت نفوذ اعیان و اشراف ایالات مختلف که از اعقاب کشور شیلا محسوب میشدند قرار گرفت. با این همه حکومت گوریو تا سال ۱۲۳۱ به طول انجامید تا آنکه در آن سال قوم مغول کشور را تصرف کرد و به دنبال آن آئین کنفوسیوس در کره رواج یافت. در سال ۱۲۶۰ حکومت مغولان پایان یافت و حکومت گوریو دوباره برقرار شد. یعنی مغولان کلا نتوانستند بیش از سی سال بر کشور نزدیک خود حکومت کنند و مردم کره مغولان را از سرزمین خود بیرون کردند.
اما در تاریخ ایران چنین آمده که مغولان و فرزندان و نوادگان آنها جمعا تا حدود سه قرن بر ایران حکومت کردند.
عطاملکِ جوینی در تاریخِ جهانگشا در بابِ سقوطِ نیشابور بهدستِ سپاهِ مغول نالههای بسیار کرده. نیشابوری که از آن دم میزند نه این نیشابورِ امروزیست. فیروزهای را تصور کنید بر انگشتریِ ایران؛ پرجلوه از تنفسِ علما و آبادیِ کتابخانهها و برکتِ زمین. او مینویسد:
«تمامتِ خلق را که مانده بودند از زن و مرد بهصحرا راندند و بهکینه تغاجار فرمان شده بود تا شهر را از خرابی چنان کنند که در آنجا زراعت توان کرد و تا سگ و گربۀ آن را بهقصاص زنده نگذارند و دخترِ چنگیزخان که خاتونِ تغاجار بود با خیلِ خویش در شهر آمد و هرکس که باقی مانده بود تمامت را بکشتند مگر چهارصد نفر را که بهاسم پیشوری بیرون آوردند و بترکستان بردند و اکنون از بقایای ایشان فرزندان هستند و سرهای کشتگان را از تن جدا کردند.»
عطاملک جوینی، تاریخ جهانگشا
حتی اگر جوینی بهورطۀ خیالبافی و اغراق افتاده باشد، در حملۀ مغول به نیشابور و آتش دادنِ کتابخانهها گفته و نوشته بسیار است. شهر را شخم زدند و ریشۀ حیات را خشکاندند و بر مردم تنگ گرفتند. چه ماند؟
از تاریخِ جهانگشا نسخۀ کاملی ماند که نه در گسترۀ سرزمینهای فارسیزبان که در موزۀ ملی پاریس نگهداری میشود! بله، نشانهها روشن است.
شهرهایی که مغولان در ایران به ویرانه تبدیل کردند را اینجا مشاهده کنید
اضمهلال ایران به سبب تکبر، طایفه گرایی و ضعف تعامل یک حاکم را اینجا مطالعه فرمائید
|